مبانی حق تسلط بر نفس و عضو در حقوق کیفری ایران
پایان نامه
- نویسنده غلامعلی دهشیری
- استاد راهنما خلیل قبله ای خویی احمد حاجی ده آبادی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1388
چکیده
از مهمترین مفاهیم حقوق بشر، حق آزادی است. قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی که در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد، به طور اجمال می توان گفت، انساندر وجودش دارای «حق انتخاب و قدرت گزینش» است و در مورد اعمال و رفتار و کردارش می تواند انتخاب کند. یکی از فروع این بحث کلی این است که، آیا آدمی بر نفس و اعضای خود تسلط دارد تا هر زمان خواست بتواند به حیاتش پایان دهد و با اعضای خودش به هر شیوه که خواست رفتار کند، همچنان که در سایر اموال چنین است؟ یا اینکه نفس و عضو، قابل تشبیه به مال نیست و با توجه به خصوصیت های دیگر از جمله «داشتن روح» و امانت بودن جان، تحت قواعد خاصی است؟ همچنین مبانی و آثار پذیرش حق تسلط بر نفس و عضو و مصادیق تبلور آن در قوانین موضوعه چیست؟ در برابر این سوال ها، دیدگاه های متفاوتی ارائه گردیده که هر یک مبتنی بر مبانی، هنجارها و ارزشهای حاکم در هر جامعه و مستلزم پذیرش آثار مثبت و منفی ادعایی آن است. مکاتب حقوقی مبتنی بر اصل فردیت و کیفیت زندگی معتقدند، این سلطه از حقوق طبیعی و مصادیق زندگی خصوصی افراد است و تا زمانی که به دیگران ضرر و خسارتی وارد نشود، هر نوع تصرفی در نفس آزاد است. در مقابل اخلاق گرایان بر پایه اصل ضرورت رعایت اصول اخلاقی، این نوع سلطه را بر خلاف قانون طبیعت و مخالف نظم عمومی و تقدس حیات می دانند و بر این باورند، انسان در اعمال هیچ نوع تصرفی آزاد نیست. از نظر فقهی نیز به دلیل بنای عقلا و ادله دیگر، اصل بر پذیرش سلطنت بر نفس است، مگر آنکه دلیل معتبر عقلی یا شرعی خلاف آن را بگوید، مانند خودکشی. در نتیجه آن دسته از آثار مترتب بر این حق که منع شرعی و قانونی نداشته باشد قابل پذیرش است و آن دسته از آثار که منع شرعی و قانونی داشته باشد قابل پذیرش نیست. به مقتضای عقلایی بودن سلطنت و ادله دیگری که حاکی از اعتبار سلطه بر اعضا است، اعمال هرگونه تصرف در اعضا صحیح است، مگر آنکه مصداق بارز عناوین محرمی، چون هلاکت و اضرار بر نفس باشد. تأثیر رضایت مجنی علیه در سقوط قصاص و دیه بعد از جنایت و قبل از مرگ، رضایت به عملیات ورزشی، جراحی، وصیت به اهدای عضو، تغییرجنسیت و سقط درمانی را، می توان از مصادیق تبلور حق تسلط بر نفس و عضو در حقوق کیفری ایران ذکر کرد.
منابع مشابه
تحدید حق شکایت در حقوق کیفری ایران
شکایت کیفری تحت شمایل قانونی خود حق مسلّم هر شخص است. از طرفی سوء استفادهاز حق شکایت و بازی با آبروی اشخاص جامعه مورد نهی قانونگذار است. در ایـن بـین ممکـناست کسی بدون سوء نیت و در حالی که خود را محق در دعوا میداند دست به طرح شـکایتکیفری بزند و از این طریق ناخواسته هزینههای مالی و معنـوی سـنگینی بـه طـرف شـکایت بـارنماید. احتیاط در طرح شکایت و نسبت دادن عمل مجرمانه به دیگری در حقوق جزای ایـران و...
متن کاملتحدید حق شکایت در حقوق کیفری ایران
شکایت کیفری تحت شمایل قانونی خود حق مسلّم هر شخص است. از طرفی سوء استفادهاز حق شکایت و بازی با آبروی اشخاص جامعه مورد نهی قانونگذار است. در ایـن بـین ممکـناست کسی بدون سوء نیت و در حالی که خود را محق در دعوا میداند دست به طرح شـکایتکیفری بزند و از این طریق ناخواسته هزینههای مالی و معنـوی سـنگینی بـه طـرف شـکایت بـارنماید. احتیاط در طرح شکایت و نسبت دادن عمل مجرمانه به دیگری در حقوق جزای ایـران و...
متن کاملسازوکارهای حقوق کیفری ایران در زمینۀ اعمال حق دادخواهی کودکان بزهدیده (حق بر شکایت کودک)
براساس اصل 36 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دادخواهی حق مسلم هر فرد است، هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاه صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند به اینگونه دادگاهها دسترسی داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی منع کرد که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد. عبارت به کار رفته در این اصل همگی مطلق و بیقید و شرط است. بنابراین اصل اولیه بر این است که ناتوانی نمیتواند مانع ا...
متن کاملمرگ ارادی (تسلط بر نفس)
چکیده: مرگ ارادی یا موت اختیاری، یا مرگ پیش از مرگ، اصطلاحاتی عرفانی است که صوفیه در تأویل آیات: «فَتُوبُوا إِلَی بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» و «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» و یا احادیثی مانند: «مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا» میآورند و آن را عبارت از تسلط بر نفس و خواستههای نفسانی میدانند، و طبق تعاریفی، آن را به موتهای ابیض، اسود، احمر و اخضر تقسیم میکنند، درعینحال راهکارهایی نیز برای رسیدن به این مهم...
متن کاملتأملی در موارد عدول از اصول حاکم بر قصاص عضو در حقوق کیفری ایران
قصاص از احکام امضایی اسلام است که برای مجنیعلیه امکان ایجاد جراحتی مثل آنچه جانی بر او وارد کرده است، فراهم میکند. قصاص، مجازات اولیۀ جنایت عمدی است که استیفای آن مبتنی بر رعایت چند اصل اساسی میباشد؛ ازجمله اصل مماثله و تساوی، اصل عدم تغریر و اصل تکافو و برابری. لیکن در مواردی که اجرای قصاص باعث تخطی از این اصول باشد، این اصل با اصل دیگری جایگزین شده، قصاص تبدیل به دیه میشود. این جایگزینی ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023